Thursday, March 18, 2010

ازدواج ایرانی


زمانی که در دانشگاه تحصیل می کردم، از مواردی که دائما به ما آموزش داده می شد، نزدیک کردن اعضای خانواده ها خصوصا زن و شوهربه یکدیگر بود. فاصله ذهنی اکثر زن و شوهرها در جوامع فردگرایی مانند جامعه کانادایی بسیار زیاد است. در این جوامع تاکید زیادی بر حفظ استقلال فردی ﭘس ازازدواج می شود. این دید فردگرایی خالق مشکلات بسیار زیادی در زندگی زناشویی است. درروان درمانی مشکلات خانوادگی به ما آموزش داده می شد که تا جای ممکنه این فاصله ذهنی را کاهش دهیم. اززمانی که من کار با جامعه ایرانی را آغاز کردم، با ﭘدیده کاملا متفاوتی مواجه شدم. اکثر زن و شوهران ایرانیی که تا به حال به من مراجعه کرده اند، با مشکل نزدیکی بیش ازحد به یکدیگر مواجه بوده اند. ﭘدیده ازدواج و شراکت زندگی در جامعه ایرانی ما مفهوم کاملا متفاوتی ازازدواج درجوامع فردگرایی دارد. در اغلب خانواده های ایرانی، محدوده فردی یک زن و شوهر به درستی مشخص نشده است. در بسیاری از موارد، چنین محدوده ای هرگز تعریف نشده است. تصوراغلب ما ازازدواج و شراکت زندگی، از بین رفتن همه محدوده ها و شریک شدن درهمه چیزیکدیگر است. به طور مثال، ازهمسر خود توقع داریم که اسم رمز ایمیل خود یا شماره رمز کارت بانک خود را در اختیار ما بگذارد. اگراین کار را نکند، ازاو دلخوریا به او مشکوک می شویم. مرد بدون اجازه همسرش نمی تواند با دوستان قدیمی خود بگردد و زن به هیچ عنوان اجازه تنها به مهمانی یا مسافرت رفتن را ندارد. چنین طرز تفکری خالق بگو مگوها و دعواهای بیشماری در زندگی های مشترک است. اغلب زن و شوهر های ایرانی دائما در محدوده شخصی یکدیگر هستند و هیچ فرصتی برای تنها فکر کردن و تصمیم گرفتن را به یکدیگرنمی دهند. این در حالی است که هرفردی در هر مقطع از زندگی خود محدوده شخصیی دارد که او را از افراد دیگر جدا و متمایز می کند. این محدوده ﭘس از ازدواج به مقدارزیادی کوچک می شود چرا که اکنون قسمت اعظمی از زندگی شخص با همسرش مشترک خواهد بود. برای مثال، رختخواب آنها با یکدیگر مشترک می شود، یا حساب بانکی مشترک با هم باز می کنند. رمز یک زندگی مشترک موفق دراین است که این محدوده های شخصی به کل از بین نروند و در همه حال فضایی برای زندگی فردی برای شخص وجود داشته باشد. آن چه در محدوده شخصی هر فرد اتفاق می افتد کاملا شخصی است و به هیچ کس دیگر حتی همسر او ارتباط ﭘیدا نمی کند. این موضوع تا زمانی درست است که اتفاقاتی که در این محدوده شخصی رخ می دهد، عوارض و تاثیرات سوئی بر زندگی مشترک نداشته باشد. برای مثال شخصی را تصور کنید که علاقه دارد به تنهایی به زیارت های مختلف برود. این یک تصمیم شخصی است که در محدوده شخصی گرفته می شود. این تصمیم تا زمانی قابل احترام است که عوارضی بر زندگی مشترک نداشته باشد. برای مثال اگر رفتن به این سفرها فشار مالی براقتصاد خانواده ایجاد می کند یا وقتی غیبت شخص بارنگهدری از فرزندان را بر دوش همسرش می گذارد، تصمیم رفتن به این سفرها دیگر شخصی نیست و باید با مشورت و رضایت همسرگرفته شود. تصمیم برای ادامه تحصیل، تعیین نوع شغل، ارتباط با دوستان، رفتن به مهمانی و سفرازجمله تصمیماتی هستند که در محدوده شخصی گرفته می شوند. این تصمیمات تا زمانی که بر زندگی مشترک اثرات منفی نگذارند، فقط به خود شخص مربوط می شوند.
در یک ازدواج موفق، زن و شوهر به محدودیت ها و اهداف فردی یکدیگر احترام می گذارند و درعین حال انعطاف ﭘذیری لازم برای گرفتن تصمیمات مشترک را دارند

شهرزاد شهریاری
BSc.Psych., MSW. RSW.
www.shahrzadtherapy.com
shahrzad.therapy@gmail.com
لیسانس روانشناسی ازدانشگاه تورنتو
فوق لیسانس مددکاری از دانشگاه لوریر واترلو
عضو کالج مددکاران انتاریوبه شماره ثبت: 816781

1 comment:

  1. besiaar zibaa va matin farmoodeh boodid Shahrzad jan! excellent job! :)
    Payam

    ReplyDelete